اسمش را می‌گذارم "گام دوم"!
بعد از پشت سر گذاشتن غول ازدواجم (هر ازدواجی غول نیست!) الان نوبت به قدم دوم رسیده. قدم مهمی که قرارست الان که از سی سالگی گذشته‌ام بردارم. اول راه نیستم ولی تا پایان خیلی فاصله دارم؛ توکل به خدا، تازه نفس و کفش آهنین به پا.

حاشیه:
ممکنه در کنار سبک قبلی وبلاگ، با پست‌های درسی هم روبرو بشید. نیاز دارم که این روزها رو ثبت کنم. بعضی دوستان هم قبلترها این درخواست رو داشتند. کامنت این پست‌ها رو باز نمی‌ذارم که فکر نکنید مجبورید بخونید و زحمت نظر دادن رو هم داشته باشید. شاید این پست‌ها علاوه بر اینکه به درد خودم می‌خوره، به چند نفر دیگه هم کمک کنه. قول می‌دم دسته‌بندی موضوعی هم داشته باشم ان‌شاءالله:) و باز هم همون زمزمۀ همیشگی:

گر مرد رهی میان خون باید رفت
وز پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت

مشخصات

آخرین جستجو ها